کد مطلب:108947 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:234

خطبه 025-رنجش از یاران سست












[صفحه 190]

خطبه البسر نیست آن مگر كوفه به دست می گیرم و باز می كنم اگر نباشی ای كوفه مگر تو می وزد بادهای تو پس زشت گرداند تو را خدا و مستمثل شد به گفتار شاعر سوگند می خورم به زندگانی پدر بهتر تو ای عمر و به راستی من واقع شده ام بر چرك و چربی اندك از این ظرف

[صفحه 190]

پس از آن فرمود علیه السلام خبر دادند به من كه بسر تسلط یافته به یمن و به راستی من به خدا سوگند گمان می كنم كه این گروه (اهل شام) به زودی دولت را از شما می گیرند به سبب اتفاق آنها بر باطلشان و پراكنده شدن شما از حق خودتان و به سبب نافرمانی شما از پیشوای خودتان در حق و فرمانبرداری آنها از امامشان در باطل و به سبب ادا كردن آنها امانت را به صاحب خودشان و خیانت كردن شما به صاحب خودتان و به سبب اصلاح آنها در شهرهایشان و فساد كردن شما پس اگر امین گردانم یكی از شما را بر كاسه چوبی می ترسم كه ببرد دسته آن را پروردگارا من به تحقیق تنگدل كردم آنها را و تنگدل كردند آنها مرا و خسته كردم آنها را و خسته كردند مرا عوض بده مرا به عوض آنها بهتر از آنها را و عوض ده آنها را عوض من بدتر از مرا پروردگارا آب كن دلهای آنها را همانطور كه آب می شود نمك در آب آگاه باشید به خدا سوگند دوست دارم به عوض شما هزار سواره بود از پسران فراس پسر غنم در جای یاری خواستن اگر بخوانی می آید از آنها سوارانی مانند ابرهای تابستان (در سرعت و شجاعت) پس از آن فروآمد علیه السلام از منبر


صفحه 190، 190.